.:: ღچشم هایی به رنگ عسلღ ::.

دیروز با اول شخص بوده ای … امروز با سوم شخص … چه راحت با اشخاص رابطه داری .

.:: ღچشم هایی به رنگ عسلღ ::.

دیروز با اول شخص بوده ای … امروز با سوم شخص … چه راحت با اشخاص رابطه داری .

رویای من

اون حلقه که تو دستته ، طناب اعدام منه

ستاره ی غرق به خون تو سفره ی شام منه

تو اون جا غرق زندگی ، من این جا غرق مردنم

مثل یه دیوونه دارم اشک می ریزم ، جون می کنم

از خونه بیرون می زنم ، طاقت موندن ندارم  

باید بیام ببینمت ، یه هدیه ای برات دارم

چه قدر شلوغه کوچتون ، ببین چه شور و حالیه

اما تو سفره عقدتون ، جای یه چیزی خالیه

مگه می شه تو این لباس ، نبینمت رویای من

فقط بذار نگات کنم ، چیزی نگو ، حرفی نزن

بی دعوت اومدم ببخش ، مهمون ناخونده منم

خواستم کنار تو باشم ، لحظه ی پرپر زدنم

چیزی برام نمونده که وصلم کنه به این زمین

غیره یه رگ که بعد تو ، پاره می شه فقط همین

چشماتو روی من نبند ، نترس دارم تموم می شم

رو سفره ی عقدت می خوام گل های قرمز بپاشم

این دم آخر بذار تا نگات کنم یه عالمه

عزیزکم ببخش اگه چشم روشنیم برات کمه

این دم آخرم بذار نگات کنم یه عالمه

عزیزکم ببخش اگه چشم روشنیم برات کمه

نظرات 1 + ارسال نظر
aloneboy 1391/06/05 ساعت 03:01 ب.ظ http://alonemajid.persianblog.ir

قشنگ بود بخدا دیگه حال ندارم تایپ کنم هههه برا بقیش نظر نمیدم
بابا دیر به دیر اپ کن اونم کم نه این همه جونم بالا اومد نظر گذاشتم دیر اپ کن بعدش هم خبرم کن بیام نظر بدم
تو هم برو رو مطالب قبلی من نظر بده البته از اونای که خوشت اومد نظر بده نظر هم ندادی ندادی

چشم......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد